242

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

تو پست قبل نوشتم میترسم همش یه خواب باشه. خب همش یه خواب بود. یه خواب شیرین که تو بیداری سالها آرزوش رو داری و وقتی خوابشو میبینی تو خواب بی نهایت خوشحالی اما وقتی بیدار میشی میفهمی همش خواب بوده دردت 242...ادامه مطلب
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 79 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 0:21

در تمام این مدت میتونستم بنویسم ولی حس نوشتن نداشتم. الانم آهنگ قدیمی و همیشگی وبلاگ رو پلی کردم تا یادم بیفته. یادم افتاد. اینجا مثل یه سیاهچاله ی فضایی، تمامِ من رو در خودش کشیده و فرو برده. انقدر ک 242...ادامه مطلب
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 17:39

نزدیک تولدمه. امروز اولین روز ترم هفت دانشگاست. منتظرم تاکسی بیاد. گرایشم برخلاف همه ی همکلاسیام سفال و سرامیکه. امروز فهمیدم برای خودشون تولد گرفتن و حتی یه نفرشون به من نگفت ... آدما واقعا زود فراموش میشن. زود حذف میشن. به راحتی یک کلیک. اینه عصر جدید ارتباطات !

باشه پس.

242...
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 72 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 17:39

اون روزی که اومدم نوشتم دلم گرفته از آدما فکر نمیکردم دو روز بعدش یه آدم بتونه چنین تغییری تو زندگیم ایجاد کنه. همه چیز به طرز باور نکردنی (تاکید روی باور نکردنی) ای زیبا و بی نظیر شد. دیگه شبا سرم رو 242...ادامه مطلب
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 17:39

  میرسم خونه . روشنه ولی چشمام نمیبینن . زیر دوشم . آب رو باز میکنم . با دوتا دستم سرمو محکم میگیرم و فشار میدم . فشار میدم .فشار میدم . یه گرد خاکستری پودر میشه و میریزه کف حموم . رو زمین شکل آدم میش 242...ادامه مطلب
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 20:24

اگر دستی در تغییرات ِدنیا داشتم ، برای دیوار ها حافظه ی لامسه قرار میدادم . دیگر هیچوقت یادشان نمیرفت که تو این دنیای پر از آدم ، تا چه حد آدما به دیوارا تکیه کردن تا به بقیه ی آدما . تکیه کردن . مشت کوبیدن . سر کوبیدن . چسبیدن . پنهان شدن . دست کشیدن . سر گذاشتن . بوسیدن ! آدمهایی که دیوار هارو بوسیدن . یا دیوار هایی که آدمهارو بوسیدن . در جهانی که بین آدمها و دیوارها تفاوتی باقی نمیماند . در جهانی که دیگر هیچ کودکی روی دیوار نقاشی نمیکشد . 

242...
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 82 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 20:24

تهران . اول خرداد سال هزار و سیصد و نود و هفت . یک دختر بیست و چند ساله ی موکوتاه روی تخت نشسته تکیه داده به دوتا بالش صورتی و بنفش . یه پتوی رنگی روی پاش انداخته . دستاش دارن به سرعت حرکت میکنن. پنجر 242...ادامه مطلب
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 67 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 20:24

دنبال یه چیز دیگم . میرسم به یه عکس . کادر بسته و از یه طرف محدود به لبهای من و گردن و موهام که ریخته رو شونه هام ، از طرف دیگه محدود به پیشونی تو و چشمات پشت شیشه ی عینک . سرت رو بردی توی موهام . نفس میکشی. صدای نفست از عمق عکس شنیده میشه . سر و صدای بقیه میاد که دور و ورمون دارن فوتبال میبینن و ورق بازی میکنن . من نشستم وسط بازی ام . دم گوشم میگی : جای من همینجاست هانیه . صدات قطع میشه دیگه نمیشنوم . جات هنوز پیش من نشسته ، خودت نیستی جات اینجا درد میکنه . میشنوی صدای دردشو ؟

242...
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 20:24

الانكهاينرومينويسمدرحالتطبيعىنيستم. اگهباوركنيدكهاينحالتطبيعىنيست،ميتونمبگمكهدرخيابونهاىبىرنگهيچچيززندهنيست،جزاحساساتپررنگمن. وضوح. شفافيت. افكاركلمهبهكلمهومبرهن. امنيتبيشازحد. ناامنىبيشازحد. هرچيزىدر 242...ادامه مطلب
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 20:24

نيستى ببينى جديدا موقع حرف زدن رشتهى كلام از دستم در ميره. اصلا نميفهمم كجا بودم و چى ميگفتم. حتى يادم نمياد چرا شروع كردم به حرف زدن .. ميدونم كه دليل محكمى پشتش بوده ولى نه خودش رو يادم مياد نه دليل 242...ادامه مطلب
ما را در سایت 242 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asyouknowme بازدید : 74 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 20:24